2777
2789

مادرشوهرم مریضه بماند که عین سگ پاچه همرو میگیره توی تاپیکهای قبلیم هست چه اعجوبه ایه

تمام مخارج و رفت و آمد درمانش پای همسرمه

یه وقتایی که سرکاره و نمیرسه ببرنش بیمارستان گاهی خواهرای مادرشوهرم(خاله شوهرم) میان خواهرشون میبرن البته با هزینه همسرم فقط همراهش میرن

بعدش کلیییی بی محلی میکنن به ما و جفنگ میگن که شما به خواهرمون نمی‌رسید

یا مثلا میریم خونه‌ مادرشوهرم خاله شوهرم میره در یخچال هرچی خوراکی خوشمزه اس میده به بچه های خودش تمااام سوراخ سمبه های خونه مادرشوهرم بلده انگار خونه خودشه راحت بیسکویت اینا میاره میده به دخترش بدون اینکه به بقیه تعارف کنه اونوقت من که 14 ساله عروسشونم جرئت ندارم برم در یخچال مادرشوهرم

هر بار که میریم اونجا این خاله هاش اونجان و حسابی بریز بپاش میکنن تازه میگن شام میمونید؟! کم غذا گذاشتیم به اندازه خودمون... همشم تو گوش خواهرشوهرام و مادرشوهرم از بدی ما عروس ها میگن

وقتی اونجاییم کلا اختیار خونه و آشپزخونه دستشونه خیلی حس بدیه

انگار نه انگار خونه پدری شوهرمه

چیکار کنم بنظرتون

هیچی اهمیت نده همونا نگهش دارن کاراش کنند

واسه مخارج ب شوهرت بگو بی رویه خرج نکن حساب کتابت درست باشه 

خدایا شکرت، لطفا برای رفع مشکلم و قبولی کنکور خواهرم دعا کنید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دارمکلا رفتارشون با همه ی عروس های مادرشوهرم همینه

آخه چندتامنم مثل شما بودم دیگه فوت کرد بنده خداچندسال به خاطرمادزشوهرم جایی نرفتم با شوهرم تازه عروسم جایی می رفتیم ناراحت نیشدبعدبرگشت بهم گفت تو شرایط منو قبول کردی اومدنی درحالی که همچین شرایطی به من نگفته بودن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز