داستان زندگیم تو تاپیکام هست. اینجا دیگه اکثرا منو میشناسن از بس تاپیک خیانت زدم.
خلاصه میگم واسه اونایی که نمیدونن .من دو ساله متوجه شدم شوهرم از اول زندگیمون به من خیانت جنسی میکرده. ینی با دوستای خراب تر از خودش حالا هر هفته یا هر ماه میرفتن خونه تیمی و با زنای پولی رابطه داشتن. و من ساده هم بعد ۱۰ سال زندگی تازه ۲ ساله فهمیدم. اونم خدا رسواش کرد وگرنه تا ابد نمیفهمیدم. بعد که فهمیدم و دعوا و بحث ها یی که ناتموم موند و نتیجه ای نداشت چون من خانواده ی پشتیبانی ندارم و دوتا هم بچه دارم و طلاق بنظرم مناسبم نبود و شوهرمم پولداره پس صلاح دیدم بمونم. قول داد قسم خورد که دیگه سمت این چیزا نمیره. منم که اعتماد نداشتم شنود گذاشتم تو ماشین. و ضبط صدا هم تو گوشیش. و متوجه شدم اصلا پشیمون نیست .و فهمیدم اوضاع خییییلی خراب تر از چیزی هست که فکر میکردم. ادامش...