مادرشوعر من همون زنگ را هم نمیزد. دوبار یچه دار شدم کلا یبار زنگ زد اونم برای دعوا. شاید بپرسی چه دعوایی؟ شب قبلش خواهرشوهرم داشت میگفت شوهر من تو کارهای خونه کمک نمیکنه و من گفتم شوهرم کمک میکنه بعد به شوخی گفتم البته خودش زیاد ریخت و پاش میکنه. فرداش عنتر خانم زنگ زده میگه چرا درباره پسر من اینطوری حرف زدی چرا خوبیاش را نمیبینی و....😐😐😐
حتی رفته بودند دورهم آش پخته بودند و خواهرشوهرم عکسش را تو گروه فرستاد. نگفت یه موقع این دلش آش میخواد و حاملهس
سر بارداری دومم هم تا ۵ ماه باهام باد و بغ داشتن چون من زودتر از دخترخواهرشوهرم حامله شده بودم