آقا ما چند وقت پیش رفتیم مسافرت با خانومم، از اون سفرایی که آدم دلش میخواد بیسروصدا بره و بیسروصدا هم برگرده، حالشو ببره ...
چقدر هم به خانومم گفتم: به کسی چیزی نگو، نمیخوام فردا ماموریت خرید و سفارش بیاد رو سرمون! 🙄
ولی خب... خانم ما دلش نمیاد دهنش بسته بمونه! رفته به خواهرش گفته، اونم پرو پرو برگشته گفته:
«حالا که میرید اونجا، فلان چیزو برام بخرین دیگه!»
انگار مثلاً داریم میریم پاساژ سر کوچه!
شوهرش تو خونه لم داده رو مبل، من وسط اون شلوغی و گرما، عین پیک موتوری تو بازار دنبال خریدای ایشون بودم 😤
آخرش هم خریدیم، آوردیم...
حدود یه میلیون و دویست تومن شد، دقیقاً دو هفتهست تحویلشون دادیم.
حالا جالب اینجاست که با اینکه همه چی رو گرفتن و بردن و خوشحال هم بودن، اصلاً حتی یه بارم نگفتن "پولش چقدر شد؟" یا "بیا این پولو بگیر!"
ینی بعضیا یهجوری پول آدمو میخورن که آدم شک میکنه نکنه واقعا هدیه حساب کردن! هرچی هم به زنم میگم بابا یه چیزی بگو میگه حالا صبرکن زشته پولتو میدن