خب با هم صحبت کردیم یه مدت پشت تلفن
گفت که میخواد حضوری قرار بزاریم و سوار ماشینش شم و بوس و بغلم کنه بگردیم
منم گفتم نه تا زمانی که محرم نیستی و مطمئن نیستم شوهرمی، حق نداری حتی بهم دست بزنی ولی حضوری با هم صحبت می کنیم و قرار میذاریم و ملاقات داشته باشیم
مذهبی نیستم ولی خب همچین عقیده ای دارم
اونم گفت کو تا ۱۰ سال که صبر کنم درسام تموم شه بعد بیام ازدواج کنم. یه مرد چطور تا ۱۰ سال واسه یه لحظه رمانتیک صبر کنه. اینطوری حس پوچی میده.
بعدش گفت پس به درد هم نمیخوریم.
چون بغل نمیدی به درد هم نمیخورید!ٕ!!
پسر زندگی نیست
چند بارمیگی این تاپیکو
خب این مشخصه هدفش چیه اصلا نرو تو ماشینش
بهتر راحت شدی از دستش
عزیزم اصلا قبول نکن
واقعا میخوای ۱۰ سال به پاش وایسی؟
بگو بسلامت
راست میگه برو بهش حال بده
بگو خوش گلدین هول لاشی
خب بهتر همین اول تکلیفت مشخص شده. البته توهم خیلی تند رفتی که گفتی قصدت ازدواجه
خوب کاری کردی اینجوری جوابش دادی
این اقا اول با بوس شروع میکنه وقتی ببینه هیچی نمیگی پیشنهاد خونه هم بهت میده
اصلا هدفش ازدواج نبود،هدفش هوسش بوده
بوس و بغل استعاره از چیز دیگه است ..چه خوب که زود شناختیش و بیشتر وابسته نشدی
مگه میشه ده سال تو ماشین فقط ب و س بدی؟؟
یک بار ب و س است
دفعه ی بعد چیز دیگه
کار خوبی کردی
راحت خودتو در اختیار هیچ مردی نزاز تا ازش کاملن مطمئن نشدی
خب پس به درد نمیخوره
دیگه حتی بهش فکر هم نکن و قدر خودت رو بدون
