ممنون از توضیحتون، کاملاً متوجه شدم. ولی واقعیت اینه که روانپزشکی و روانکاوی برام کار نمیکنن، چون ذهنم رو بههم میریزن و اون ویژگیهایی که بهنظرم یک دارایی محسوب میشن رو ازم میگیرن. یعنی یسری ویتامین ها و داروها بجایی که مفید به نظر بیان ممکنه اختلال ایجاد کنند،ساعت خوابم خیلی افزایش پیدا کنه، من بیشتر از اینکه دنبال کاهش این تحلیلها باشم، سعی میکنم باهاشون هماهنگ بشم.
راستش وقتی با کسی که تو فاز روانکاوی کار میکنه صحبت میکنم، احساس میکنم دارم با ذهنش بازی میکنم. چون معمولاً زود متوجه میشم که از چه بعدی داره منو بررسی میکنه و جلوتر از روند تحلیلش حرکت میکنم، واسه همین کمتر حس واقعیِ درک شدن رو تجربه میکنم.