آره. همیشه اینطور بوده که با خودم حرف زدم خیلی جدی (و نه خشن) و خیلی روراست. گفتم تو مگه نمیخوای ادامه بدی؟ مگه نمیخوای شیرینی تلاشت رو بخوری؟ مگه نمیخوای خودت رو ایستاده تشویق کنی؟ پس از پا نیفت. صبوری کن و بمون. سالم و سلامت بمون. طوری که قدرت و فرصت لذت رو از دست ندی. و بعد میگم در نهایت کمی دیرتر به خواسته ام میرسم. ولی میرسم. پس آروم میگیرم.
ولی این بار سختتر از هر زمان دیگه است. ولی من ناامیدی رو یاد ندارم. این روزها خیلی با خودم حرف زدم. و کم کم دارم آروم میگیرم.
از دوستان خوبم هم در اینجا ممنونم.😘
دوستتون دارم 🤗