همسرم دوران سختی داشتن عزیز از دست دادن و من و فرزندم به عنوان خانواده کنارشون نبودیم (ایران نبودیم) و همسرم تو اون دوران تنها بودن و حالا استرس ها و نگرانی های که کل ملت هم اون زمان داشتن بوده
فامیل های من به همسرم یه زنگ نزدن تسلیت بگن فقط یکی دوتاشون
دو سه روز پیش صحبتی شد یه دفعه همسرم گفت نزدیکی من با خاله های شما از خاله خودم بیشتر بوده و من واقعا توقع داشتم که با من همدردی بشه و دیگه دیره کسی با من تماس نگیره من پاسخگو نیستم
منم بهش حق دادم
و به مادرم گله کردم
حالا امروز از صبح همه دارن به من زنگ و پیام که ما نمیدونستیم
به مادرم میگم حرفی شده میگه من چیزی نگفتم