اقا قضیه از این قراره که دخترداییم دندونش نیاز به عصب کشی داره.
بعد دخترداییم همراه با شوهرش میرن پیش دندون پزشکی که رفیق شوهرشه.
بعد از این که کار دندونش تموم میشه اونو و شوهرش و دکتره میرن پیش منشیه.
دکتره هم میگه دندونش یه جلسه دیگه کار داره و به منشیه میگه واسه خانم اصغری برای هفته بعد فلان روز و ساعت نوبت بذارین(فامیلی شوهرشو به عنوان فامیلی دخترداییم استفاده کرده)
بعد یهو دخترداییم میگه من که اصفری نیستم مرادیم
دکتره هم میخنده میگه چه فرقی داره دیگه
بعد از ازدواج خانم ها فامیلی شوهرشون رو میگیرن
اونم میگه بعد از ازدواج قرار نیست ادم هویتش رو از دست بده و این صحبت ها.
خلاصه به فامیلی خودش براش نوبت میذارن
الان شوهرش و خودش دو روزه به شدت دعوا دارن که چرا دخترداییم شوهرشو کوچبک کرده و این حرف رو زده
ببین بحثشون در حدی بود که الان قهر کرده برگشته
وای خیلی لجبازن هر دو تا
فامیلی ها رو مستعار انتخاب کردم و واقعی نیستن