2777
2789
عنوان

دیروز اسباب کشی داشتم

| مشاهده متن کامل بحث + 191 بازدید | 24 پست
گفت زنگ نزن به مدیر ساختمان ما یواشکی از اسانسور استفاده کنیم من زنگ زدم اجازه بگیرم راننده ناراحت ش ...

همون میگفتی شوهرم هماهنگ کن من اینجورمواقع میگم نمیدونم با شوهرم صحبت کن کاری داری بعدم روم میکنم اونور وای میستم

حالا کنارکامیون هم وایسادی مشکلی نیس ولی چه لزونی هس با مردک هم کلام شی بعدشم بخندی؟ نیازنبوده باهاش ...

شوهر من جانبازه اعصاب نداره اصلا برای همین همش من وسط همه ماجراهام منم خستخ شدم دلم واسه روزهاب دختریم تنگ شده بابام همه چیرو هماهنگ میکرد نه من

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همون میگفتی شوهرم هماهنگ کن من اینجورمواقع میگم نمیدونم با شوهرم صحبت کن کاری داری بعدم روم میکنم او ...

شوهرم رفته بود بالا.خوب چرا رفته بالا.چند بار گفتم کنار کامیون وایستا.خودش جاخالی میده بعد معترض میشه اخه مگه من شوهر ندارم

همون میگفتی شوهرم هماهنگ کن من اینجورمواقع میگم نمیدونم با شوهرم صحبت کن کاری داری بعدم روم میکنم او ...

تقصیر منم هست من زیاد وسط همه ماجراها هستم از این به بعد سعی مبکنم‌ وظایفشو بهش یاداوری کنم.به من چیه اخه

خنده من بخاطر این بود که گفت ای بابا خانوم کار خودتو کردی زنگ زدی اخرش.منم یک لبخند زدم هم عصبی بودم ...

حالا اگرشوهرتون بایه زن بخنده دنیاسیاه میکنین ولی برای خودتون اون لبخند چیز کوچیکی بحساب میاد... 

همون میگفتی شوهرم هماهنگ کن من اینجورمواقع میگم نمیدونم با شوهرم صحبت کن کاری داری بعدم روم میکنم او ...

میدونی خودش بهم واگذار میکنه بعد ناراحت میشه یک‌چیزی پیش میاد واقعیت منم خسته شدم با هر صنفی درافتادم شیشه بر.لوله کش.باربر.من خیلی پیگیرم اون خیلی کم پیگیری میکنه چون اعصاب روانش توی جنگ اسیب دبده یکدفعه عصبی میشه .من مجبورم برای حل شذن کارها پیش برم جاو 

حالا اگرشوهرتون بایه زن بخنده دنیاسیاه میکنین ولی برای خودتون اون لبخند چیز کوچیکی بحساب میاد...

اره ولی اونن حق نداره منو در چنین شرایطی قرار بده هروو مقصریم ولی اون بیشتر.هیچ مردی ناموسشو هی هل نمیده پیش باربرو و...

ببین دلیشو نوشتم توی تاپیکم.هرچی بهش گفتم برو کنار کامیون باش قبول نکرد

کنار کامیون وظیفه خودش بود

وقتی هم به شما گفت حق نداره بگه چرا صحبت کردی یا خندیدی

مترسک که نیستی اخم کنی وایسی

کسي چه ميداند...شايد اين جهان،جهنم جهان ديگريست....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  2 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  14 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  14 ساعت پیش