بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
سلام عزیزدلم خوبی؟ 😍😍 اوضاع بر وفق مراد هست؟ بله که یادمه قربونت برم... کاربری خوشمزت تعلیق شده؟
خوبم تو خوبی؟😍
انقد بلا سرم اومده که فقط خدا میدونه🥲
جدا شدم و بچهها موندن پیش پدرشون
یک سال و اندی تنها زندگی کردم
و مجدد ازدواج کردم
آره تعلیق شد دیگه پیگیرش نشدم
من مادریام که روزی خونهاش از صدای بچههاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمیشون زندگی میکنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازهای رو شروع کردم…بچههام رو میبینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمیتونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همونجوری که دلم میخواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظهلحظههاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگیمو کامل نمیدونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچههاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)
خوبم فداتشم خداروشکر🥰 یه دخمل تو دلم دارم رسیدیم به هفته ۳۴🙃قربونت برم، عزیزدلم 🥺 چه روزهای سختی ...
جانااااا😍خدا دخترتو سالم بده بغلت به حق علی
ممنونم از همدلیت❤️ان شاالله که خیره برای همهمون
چقد تو سایت حس غربت میکردم😂چه خوب که پیدات کردم
من مادریام که روزی خونهاش از صدای بچههاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمیشون زندگی میکنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازهای رو شروع کردم…بچههام رو میبینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمیتونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همونجوری که دلم میخواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظهلحظههاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگیمو کامل نمیدونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچههاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)
فدای محبتت بشم مهربونم مرسی از دعای قشنگت، بله جانا😍 خدانکنه احساس تنهایی و غربت کنی😘 منم خیلی خو ...
عزیزی😘😘
من مادریام که روزی خونهاش از صدای بچههاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمیشون زندگی میکنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازهای رو شروع کردم…بچههام رو میبینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمیتونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همونجوری که دلم میخواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظهلحظههاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگیمو کامل نمیدونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچههاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)