حلیم نذری دارم کم مونده ب نذرم
فقط منو اونیم اینجا بقیه فامیل دورن
حالا بهش نگم شوهرم بدتر از اون مادرشوهرم میخان بگن چرا نگفتی بیاد
حالا منکه عمرا نمیگما ولی نمیدونم به اینا چی بگم چیکارکنم
ب شوهرت بگو بگه
لطف نذری به همین رفع کدورت هاست و اگر نه که یه قابلمه غذا مثل بقیه روزهاست حالا یه کم بیشتر
هیچکس رو نگو بپز و پخش کن دم خونه ها
مگه نمیگی دعوا کردید و قهرید از قبل؟
پس وظیفه شوهرته که خودش بهش بگه مگه شما دور از جون سبک هستی
ن اخه حرف بدی درباره م زده همین چندروز پیشا من اصلا همچین کاری نمیکنم
خانواده شوهرم یجوری ان ک زنا چادرمیپیچن کمرشون حالا پیش خودشونم
ولی من یه لباس بلند ساحلی تا نوک انگشتم پوشیده بودم
اومده بشوهر من گفته زنت ک و ن شو بشوهر من نشون میده
خیییییییییلی خواهر شوهرت بیشعور بی فرهنگ حتی اگه باسنت بزرگ باشه اون شوهرش اگه مرررررررد باشه باس سرش بندازه پایین مگه همش باید خانوما خودشون باند پیچی کنن مرداهم کمی حیا بلد باشن لباس ساحلی تواین هوای گرم همیشه میپوشم خودمم
اتفاقا باسن ندارم زیاد الانم بخاطر ویار لاغر شدم همونم رفته
بعدم خودش خرابه میخواسته بینمون دعوا بندازه
وگرنه شوهرشم خیلی آدم خوبیه میدونم از این فکرا نمیکنه چون مادرشینا هم بامانتو کوتاه میگردن
میدونم اگه شوهرش بدونه از این حرفامیزنه دعواش میکنه
خودش خییییییلی عوضیه
حق بتو میدم احتمال میدم شما از لحاظ چهره واندام از خواهر شوهرت خیلی زیباتر وبالاتری که حس حقارت بهش میده ودوبهم زنی میکنه یجور فکر میکنه بخاطر جذابیتت شایدتوهم میزنه پیش خودش شوهرش بخاد تصور کنه این چقدر از زنم بالاتردلیل اینجور احمقانه حرف زدنا از یه تصور ابلهانه شروع میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
