2777
2789

بچه ها ماجرا از این قراره ما رفتیم عروسی بعد تو عروسی من چند تا اقازو که شوهرم نمیشناخت بهش معرفی کردم مثلا گفتم این اقا فلانیه بعد الان چند روزه باهام حرف نمیزنه میگه تو مردارو نگا میکینی هیزی اینم بگم تا حالا همه عروسی هایی که رفتیمو زهرمارم کرده دلیلشم نمیگه ولی فک کنم دلیل همشون همین بوده چون همش قبلش میگه رفتیم مردارو نگا نکنی سرتو بنداز پایین از این حرفا حالا شما بگین من چیکار کنم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب مگه آشنا و اقوامتون نبودن؟

توام می بینی انقد حساسه دیگه همچین کاری نکن مهم نیس آخه ، پدرت یا داداشت معرفی کنه بهتره

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-

حالا اون شب تو عروسی بامن خیلیییییی بد رفتار کرد زودتر از همم برگشتیم مادرشوهرمم با ما بود اومدیم خونه به من گفت چشه گفتم چون خودش لاشیه گذشتش خرابه منو مثل خودش میبینه حالا مادرشوهرمم باهام حرف نمیزنه 

کلا این مردا از همون اول سخت تربیت شدن و میخوام سخت همسرشون رو کنترل کنن و اعتماد به نفسشونم  پایینه  باید باهاش مستقیم صحبت کنی و به خودت اهمیت بدی

اگه درونت رو نساخته باشی بیرونت یه ویرونه ست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز