2777
2789

تازگیا عادت کرده برای شب نشینی خواهرش بهش زنگ میزنه میگه بیا خونه من یا خونه ی مامان  و شوهرم میره اونجا تا ساعت ۱ شب 

قبلا بچه ها رو میبرد ولی مدتیه تنها میره 

من باهاشون رفت و آمد نمیکنم یه جورایی قطع رابطه م 

ان شاء الله هیچ بچه ای شرمنده ی پدر و مادرش نشه...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب

به نظرتون کار درست چیه 

بی تفاوت باشم و به روش نیارم و بگیرم بخوابم 

یا برم تو حیاط بشینم و وقتی اومد بگم خوابم نبرده یا بی حوصله بودم بلکه به خودش اومد

یا چی...


ان شاء الله هیچ بچه ای شرمنده ی پدر و مادرش نشه...

از این به بعد بفرست بگو ببرشون دلشون باز بشه

که چی بشه خواهر 

من میخوام شوهرم پیشم باشه 

نه اینکه تا نصفه شب بره اونجا

چه با بچه  چه بی بچه

ان شاء الله هیچ بچه ای شرمنده ی پدر و مادرش نشه...

که چی بشه خواهر من میخوام شوهرم پیشم باشه نه اینکه تا نصفه شب بره اونجاچه با بچه چه بی بچه

با یک تیر دو نشون

این که خیالت جمع میشه جای دیگه ای نیست 

دوم این که بچه ها یکمی ازت دورن تو به خودت برس

سوم این که هیچ خواهر شوهر مادر شوهری حوصله بچه زیادی و اذیت هاشو نداره کم کم دیگه نمیگن به شوهرت بره پیششون چون می‌دونن با بچه میاد اذیت میشن 😅😅

که چی بشه خواهر من میخوام شوهرم پیشم باشه نه اینکه تا نصفه شب بره اونجاچه با بچه چه بی بچه

بعد این موضوعات بالا که گفتم

به خودت برس و شیک‌بپوش و عالی باشه توی خونه 

وقتی میخواد بره هااا از قبلش

بعد هم وقتی اومد همچنین ولی برای خودت زیاد بهش نچسب 

کم‌کم میاد سمتت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز