یادمه یکبار گفتی برادرشوهرت گفته نه و ازدواج نمیکنه و شما همینجوری خونه ی پدرشوهرت هستی
این همه می‌دونن مگه میشه اسی و خانوادش ندونن
عزیزم همه اینارو میدونم همه چیزم میدونم نمیشه توضیح داد واقعا پدرم میگه نمیتونم بدون اینکه بهم رسمی پدربزرگش وبقیه کوفت و زهرمار بدن مراقبش باشم فردا بلایی سرش بیاد باید جوابگو باشم !
تجربه میگه از یه باغ دو گل نمی چینن.
به نظرم خانواده ت رو انتخاب کن . بچه ت هم که تا هفت سالگی با خودته.
با برادرشوهرت ازدواج کن،اگرم نمیخوای ازش بخواه کمکت کنه بچه رو ازت مگیرن
اخه من خودم تجربه یکبار جدایی داشتم الان مجدد ازدواج کردم خانوادم ب شدت پایه و خوبن اکی همه چی خوبه ولی ببین گاهی میگفتم خدایا فقط برم میدونی بحثمون‌میشد الکی الکی و حس میکردم بسه دیگه البته من بچه بودم ۱۸ ازدواج کردم ۱۹ جدا شدم الان ۲۴ سالمه تازه ازدواج کردم
دلیل مخالف بودن خانواده ات با ازدواج با برادرشوهرت چیه؟؟؟
خوب عزیزم من خودم ادمی دیده ام که اومده خونه مادرش تازه بچه هم نداره اذیته یجورایی اواره است
شاید مرور زمان عوضت کرد دوستش داشتی
میدونم خیلییی سخته اما تا ابد نمیتونی خوشبختیو از خودت بگیری فقط بخاطر اینکه همسرت فوت کرده
برادرشوهرت مایله ؟ اگه اره که حله
خیلی وقته میشناسمت این همه مدت چی کشیدی عزیزم وقتشه خودتو راحت کنی
ولی خودت دلت میخواد ،نمیدونم‌چرا تاپیک میزنی،عجیبه،
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
