تونستید با اون قضیه که تا صبح براش گریه کردید کنار بیاید فراموشش کنید ؟
امشب من توهمون شبم
هرشب
فکر میکردم بدترینه
یکی از شبای ۱۷ سالگیم تازه کنکور داده بودم و فهمیدم کسی که دوسش دارم بهم خیانت کرده
اره به راحتی فراموش کردم
تاریخش رو نمی‌دونم گریه کردم ولی فراموش نتونستم بکنم .
نه نتونستم از ذهنم پاک نشد🥲
اره کافی بود زمان بگذره
شبخای بد زیاد داشتم به لطف صحبتهای خاله زنکی خانواده شوهرم
همشون هم گذشته و خوب شدم باز
ولی جای زخم های قدیمی مونده
نه هنوزم فراموشش نکردم
شکست عشقی و این حرفا نبود ،ولی ۸سال پیش یه اتفاق بد برام افتاد هنوز اثرات بدش باهام همراهه و زندگیمو کرده جهنم
پارسال ۲۵ مرداد تا صبح داشتم زار میزدم
شبی که پسر ۳ سالم یه طرفم خواب بود نوزاد ۲۰ روزم طرف دیگم و قرار بود صبح بذارمشون و برم تومورم رو جراحی کنم.تا صبح اشک ریختم و تو بغلم فشارشون دادم😥
10 تیر که پدر عزیزم رو از دست دادم تا ابد دلتنگشم
شبی که باردار بودم یهو خونریزی کردم...
خیلی شب ها
اما گذشت
گذشت
شدم یه آدم استرسی وافسرده
😞😞
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
