براش خیلی مهمه و خیلی توی. این سالها رفته رفته سرد شده بخاطراین قضیه و همیشه تو دعواها میگه و همیشه مادرش میگ پسرهام همه رفتن و انگار من پسرهامو شوهر دادم همیشه این حرفو میزنه و این موضوع روی همسرم بی تاثیر نیست که میخوادادونجاباشه ولی واقعا من اگر برم اونجا درسته خونه خیلی خوب میتونم بگیرم ولی اصلا محله و طرز پوشش یذسری اهالی اونجا رو دوست ندارم خیلی بدم میاد اون موقع ها واقعا آزارم میداد ولی خب الان من دوتا بچه دارم که یکیش مدرسه میره اون یکی هنوز کوچیکه و من مجبورم بخاطرمدرسه و کلاس بچه ها هم که شده بیرون از خونه برم اینه که آزارم میده
ولی من هر چقدر حرف میزنم انگار همسرم کوروکر شده و متوجه من و حرفام نیست