راستش ناراحتم
من شرایط درس خوندن،بیرون رفتن،گشت و گذار و مسافرت مجردیو ندارم محدودم و همیشه تو خونه ام شاید دو هفته ای یبار برم بیرون البته خودمم عادت کردم
دوم این که تو روستام و اینجا زود ازدواج میکنن الان من دیگه دختر مونده و مطلقه و هرچی فکرشو کنید به حساب میام چرا؟چون هم سنم بالا رفته هم یه نامزدی بهم خورده دارم
خیلی شرایطم سخته گیر کردم تو زندگی و نفسم بالا نمیاد
دیگه هر خواستگاری میاد یا زن طلاق دادس یا یه بچه داره
من همش ۲۳ ۲۴سالمه
حالا یه خواستگار صحبت کرده هنوز نیومده خونمون شرایطش به نسبت بقیه بهتره یعنی حداقلش اینه که مجرده ولی میترسم بیاد و شرایطمو نپسنده و بره
چه دعایی بخونم این خواستگاری سر بگیره؟دیگه میترسم از آیندم😔
نگین باید قسمت باشه و ...دعا فایده نداره،به نظرم با دعا هم سرنوشت عوض میشه ختم یا چله بردارم؟
چی بردارم؟