از شوهرم خیلی متنفرم . نمیتونم تحملش کنم . حالم از خودش صداش از همه چیش بهم میخوره . حتی دوس ندارم باهاش هم سفره بشم . اخیرا از خونه خودم و خونه ی پدرم چن تا کاغذ شبیه دعا و طلسم پیدا کردم یکی تو خونه مون جا ساز کرده بود و کاغذا معلوم بود قدیمیه و برای سالهای پیشه . باز کردم متوجه شدم هر دو توسط یه نفر نوشته شده و کاغذها یکی و یک شکل پیچیده شده . یکی خونه من یکیش خونه بابام . از وقتی اونارو پیدا کردم و دور انداختم حس میکنم از اون روز من اینجوری شدم .تنها کسی ک ب هر دو خونه ی من و خونه پدرم اومده شوهرم و پدرو مادر ش بوده و هیچ کسی نیس خونه من اومده باشه . نمیدونم دعاها برای چی بوده . قبلا شوهرمو با هر چی اخلاق گندی داره تحمل کردم ولی الان ازش متنفرم نمیخوام سر ب تنش باشه