من تاپیک زدم عصری
رفتم سرکار امروز بالاخره...دوماهه داشتم رزومه میفرستادم
به نظر محیط خوبیه همه چیش اوکیه
نامزدم از اول دلچرکین بود میگف نرو سرکار من همه چی واست میگیرم
اما من کفتم شیش ساله واسه چی درس خوندم پس 😐کار خودمو کردم که به قولی از اول نخواد حرف اون شه
حالا قضیه چیه
از صبح زنگ میزد همش از سرکارم میپرسید کی تو اتاقتونه مرد هست؟کارش در حد و لول تو هست؟؟؟ناراحت بود گف احساس میکنم رفتی مسافرت پیشم نیستی
چون منم نمیتونستم گوشی زیاد دستم بگیرم زیاد ارتباطی نداشتیم
الان زنگ زده میگه...