ی پسره بود مادرش زنگ زد خونمون برای آشنایی
قرار شد ی جلسه بیرون هم رو ببینیم
ی کافه قرار گذاشتیم
من تیپم امروزیه بد حجاب نیستم اما محجبه هم نیستم
پسره همون اول کار گفت شما ایپتون همیشه همین جوریه
گفتم بله
گفت پس ب نظر من ادامه ندیم چون من سلیقه م این نیست
منم گفتم دقیقا منم همین نظر رو درمورد شما دارم
و دراومدم از کافه بیرون
چقد ی ادم میتونه بیشعور باشه انقد رک و صریح نظر بده راجب یکی دیگه