دیشب مریضمون یه خانم 30ساله بود
دوسال پیش زودپز تو صورتشون منفجرشده بود و صورتش وحشتناک سوخته بود
چهره اش خیلی خراب شده بود ولی میشد فهمید چقدرزیبابوده قبل از اون
برای جراحی پلاستیک اومده بود
قبل عمل شوهرش رفت پیشش گفت ولی کاش عوارض و درد عملو به جون نمیخریدی خوشگلم🥺
اینودیدم میخواستم برگردم اما متوجه من شدن اقا رفت بیرون تامن کارمو انجام بدم کارمو ک انجام دادم یهو انگار که دلش گرفته باشه گفت شوهرمو بزور راضی کردم و بغضش ترکید
میگفت بعدازاینکه صورتم سوخته افسرده شدم فک میکردم طلاقم میده یا میره خیانت میکنه اما اون گوشیشو به بهونه خرابی عوض کرد یه گوشی ساده گرفت اونم همیشه دم دست من بود
سرساعت میرفت سرکار سرساعت میومد که مبادا من فک کنم جایی سرش گرمه
دوساله تمام دوستاشو گذاشته کنار
مهمونی هایی که من نمیخوام بااین چهره برم اونم نمیره
اگه بخواد بره آب بخوره بهم میگه
میگفت من تو دنیا فقط یه مردو به مردی قبول دارم اونم همسرمه
ولی حالا میگه من دوست دارم نمیخوام زیر تیغ جراحی درد بکشی من همینطوری میخوامت
خلاصه راضیش کردم و اومدم برا عمل ....
حالا چهره ام واقعا خوب میشه؟😢