دو سه روزه متوجه شدم همسرم سیگار میکشیده ولی من تو این چندسال متوجه نشده بودم تااینکه دو سه روز پیش خودش بهم گف من از اونموقع خیلی ناراحتم حس میکنم به اعتمادم خیانت شده خیلی ناراحتم الانم بحثمون شد بهش میگم تو دروغگویی تو به اعتمادم خیانت کردی دعوامون شد بهم میگه ناراحتی برو خونه پدرت منم الان دارم گریه میکنم خودشم مثه خر خوابیده بنظرتون حق دارم یا زیادی شلوغش کردم
بنظرم شلوغش کردی
نگران نباش سرسنگین کمی باش
و زرتی نباید بری خونه بابات
حرفشم پیش اومد بگو زندگییم مهمه و براش تلاش میکنم
به اعتماد تو خیانت شده؟
اون داره به بدن خودش خیانت میکنه مسئله روی تو نیست خواهر
اگه بخوای حسی داشته باشی میتونی براش ناراحت باشی ولی عصبانی نباش
کاری می‌کنی دیگه هیچوقت خودش چیزی نگه بهت
زندگی باآدم بی تفاوت سخته واقعا منو پیر کرده بابی تفاوتی هاش
ببین عزیزم یه درصد احتمال و بر این بزار که خودشم راضی نیست و گرفتارش شده اول مثبت باش و همدم باش صحبت کن اگه دیدی درست نمیشه بعد عصبی شو و... هر مردی ایراداتی داره نمیشه که کلیک کنید رو این قضیه که چرا نگفتی؟؟؟؟اگه با کوچکترین حرفی جنجال به پا کنی مطمئن باش زندگیتو مستقیم می‌بری سمتی که ازش میترسی
لابد مثل مادرش بهش گیر دادی که مثل یه بچه ازت پنهون کرده
چرا اینقدر حساس شدی سر این موضوع که بخوای با دستای خودت پای پنهون کاری رو باز کنی به زندگیت دردت به سرم
ناسلامتی زن و شوهری
باید رفیق و دوست باشین باهم
نه که اون از واکنش تو اونقدر بترسه که دروغ بگه
مطمئن باش خودش هم پشیمونم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
