والا الان دیگه متاهل و متعهدم ... قلبم مال یکنفره اونم شوهرم ... اختلاف داریم ولی به خودم اجازه نمیدم 😔 چون دیگه اعتقاد دارم هرچه کنی به خود کنی .... اگر من اینکارو بکنم شاید شوهرمم بکنه
زندگیمون پر شده از " مهم نیست " هایی که " مهمن .... خیلی مهم...!
من برعکس دلمو شکوندن,ولی من به رو خودم.نیاوردم,دل شکستن اصن یعنی چی؟؟؟
دله منم بد شکوند همونی که میگفت خار به پات بره میمیرم ، اول دوستیمون بهش گفتم شرایطمون جور نیست ادامه ندیم ، اینقدر پیاده راه رفت و اشک ریخت که مردم دورش جمع شده بودن ، تهش چی شد، گذاشت رفت خیلی ساده
من فقط فکرم اینه آهش دنبالم نباشه همین والا الان دیگه متاهل و متعهدم ... قلبم مال یکنفره اونم ...
منم خيلي خودمو كنترل ميكنم كه به شوهرم درصدي خيانت نكنم چون ميدونم بهم وفاداره حتي يه بارگفت فقط يه لحظه بيا حرفاموبگم ميخوام ازتهران برم رفتم ولي نرسيده به سرقرار برگشتم گفتم بيخيال برو به سلامت برگردي
يه جوري باادم رفتارنكنين كه اگه بلايي سرتون اومد دلمون خنك شه ! تاوقتی باکفش کسی راه نرفتین راه رفتنشو قضاوت نکنین
بهش ميگم ازدواج كن ولي زبونم ميگه دلم ميگه ازدواج كنه نابودميشم چجوري برم عروسيش برقصم من تحملشوندار ...
چقدر دردناکه متاسفم شاید اگه فامیل نبود اینقدر اذیت نمیشدی ، بی خبر میموندی ، ولی خدا رو شکر کن که یه همسر خوب داری ،ببین تو این سایت چندتا زن واقعا از شوهرشون راضین
نه جدا شدم بچه ندارم ، به زور طلاق داد ، خیلی دوسش داشتم حالا برگشته گاهی وقتا سراغمو میگیره میگه برگرد ولی پا گذاشتم رو دلم ، گفتم نمیخوامت دیگه ، نمیتونم روش حساب کنم ، عذاب میکشم این روزا