بیاین خاطراتتون و بگید دلمون وا شه
اول خودت
با بدترین مهمونی که من رفتم تو دلت باز میشه😑
واااتتتت؟؟
خودم رفتم خونه اقواممون هی یادم میومد آخرین بار که اومدم تو خونشون هنوز با اونی که دوستش داشتم بودم😑
خالم مهمونی دعوت میکنم شام کم میذاره
هردفعه میریم بابام چندتا مرغ بریون و نون باگت اینا از سرکوچه شون میخره می‌بریم میذازیم سر سفره حداقل سیر بشن ملت.
رفتیم خونه خالم
خونشون دلگیرررررر حتی یه لامپم روشن نمیکردن یه عروس نچسب هم داره ار اول تا آخر بزور حرف می‌زد انگار😑وای خسته کننده ترین روز عمرم بود
ی شب رفتیم عروسی آهنگ نمیذاشتن بذارن چون مال سپاه بود تالار رقص هم اصلا نمیشد بکنی غذا هم افتضاح تازه راه دور هم بود شیرینی و میوه هم مونده بود تو عروسی آهنگ حماسی گذاشته بودن😐
همه اون مهمونیایی ک از طرف فامیل شوهر دعوت میشیم بعد لباس و طلاهای جدیدشونو میکنن تو چشممون مهمونی ک نیس شو لباس و جواهرات من واقعا اینجور مهمونیارو دوس ندارم
یادم‌نیست امروزیو راجبش تاپیک زدم با موضوع بچه هاتونو ول نکنید
حقیقتا هر مهمونی که می‌رم از قبلی مزخرف‌تره 🙏🏾🎀
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
