چرا باید تو شهر بگم
(اولا بگو با گفتن اسم روستا یاد کرد و خاک و گل زنای داشت نیفتین چون من زندگی دختر خالم رو دیدم میگم)
روستا رو خیلی دوست دارم کلاس اسب سواری داره دختر پسرا و تو راه برگشت میبینم منم دلم میخواد
یا مثلاً چالش میزارن میرن تا بالای تپه
الان که تابستانه اونجا سرسبزه و گرمای خوبش
دوست داشتم برم بالای اون تپه ها برگردم
خلاصه دیگه
مثلا خونه یه دخترم خالم که پدرش بنا هست
خودش خونشون رو ساخته با مدلی که دخترش گفته
خیلی زیباست کاش عکس میانداختم میدید به فکرم نرسید اه
جلوی درون دیوار هاش رو سیمان انداخته بعد دختر خالم بعد دختر خالم نقاشی کشیده روش
بعد دختر خالم 5 تا سگ داره هلوچ بلوچ ملوچ گلوچ
از اون سگ های بزرگ
کلی گربه داره
حیاطشون رو باش بنا کرده عین حیاط ویلایی های شهر هست حیاطشون گاو و گوسفند نگه نمیدارن چون خالم به شدت آدم باکلاسی هست و تیپ خیلی خوب
خیلی خیلی خوبه🥺
منم دلم روستا میخوادددددد😭😭😭😭
چیکار کنم هرکاری میکنم راضی نمیشن آخه من دختر خالم رو به شدت دوست دارم و دوست داشتم یه خونه نزدیک خونه اونا میگرفتیم
به خدا حیاطشون انقد زیباس حتما اینبار رفتم عکس میندازم براتون
اول که حیاط رو خریدن به شدت خونه زشتی بود و خودشون خونه رو ساختن عین قصر
مثلا تویله ای رو که خونه داشت رو تبدیل به انباری کردن
یه اتاق اضافی ساختن
و حیاطشون که در کل و باتلاق بود رو سیمان کاری کردن در از گل های صورتی هست حیاطشون در درخت و شکوفه
آشپزخونشون یه پنجره داره باز میشه به یه باغ رویایی اصلا آدم محو میشه توششششش
خیلی زیباست خیلی
به خدا سنمم کم نیست ها بگین اینجورم 18 سالمه