و اون چیزی که خیلی منو ناراحت میکرد این بود که اونا اصلا بچه های منو تحویل نمیگرفتن،تو این ده شب،اصلا من بد بچه ها چه گناهی کرده بودن
به نظرم شما و همسرتون زیاده روی کردید
جاریت فکر میکنه رو بده بهت اویزونش میشی،دوری کن یکم فقط جایی دیدیش مثل خودش رفتار کن
حالا من میگه اینهمه عموتون شمارو دوست داره حالا یه بارم اینطوری سریع سرتون بذاره مگه چی میشه،چرا باید ناراحت بشید،فحش نداده دعوا نکرده،انقدر دارید جبهه میگیرید،پس خوب شد پشت شوهرم در اومدم؟
نمیتونم خیلی وارد جزییات بشم چون از حوصله کابرا خارج،اما من با جاریم خیییلی خوب بودم،هردفعه جایی میخواست بره چون ماشین نداشتن با ما میومدن،فکر میکردم دیگه دو سه ساعت میتونه بچه هامو نگه داره،همین الان هم که یه ماه ماشین خریدم،کار همسرم با برادرش یه جا هست،برادرشوهرم ماشین نمیاره،با ماشین ما میرن و میان
به نظرم حق با جاری تون هست
به گفته خودتون بارها قبل کمک تون کرده یه بار نتونسته
همسرتون هم با تکرار یک کلام باعث آزار بچه های جاری تون شده مسلما حق داشته که ناراحت بشه از آزار بچه هاش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
