هیچ اختلافی نیست
ولی همسرم ترجیح اول آخرش همیشه عروسی عزا جشن تولد اقوام خودش بوده
همیشه آلویت تو مرخصی هاش خونه پدر خودشه
مسافرت با خانواده منو قبول نمیکنه عروسی اقوام من شرکت نمیکنه
فقط خودش خانواده خودش اقوام خودش...
تو دست دلبازی معروف اما حاضر نیست یک جعبه شیزینی برای خونه مامان من بخره ...
منم شاغل نیستم از پول اون هزارتومن برا خانواده ام خرج بشه دعوا میکنه منم دوست دارم مناسبت ها مثل روز پدر یا مادر یا تولدشون هدیه بخرم 🎁 که نمیذاره
واقعا زندگی برام بی معنی بی مفهوم شده .
..
فقط ب خاطر بچه ها ادامه میدم پذیرفتم
اما دائم ناراحتم حرص میخورم و این مسله خیلی عذابم میده
بعضی وقتا میگم رفت آمد با خانواده خودش هن قطع کنم ببینه چه حسی داره
اما زورم نمیرسه
اگه مجردید امیدوارم همچین ازدواج نکنید
اگه متاهلید راه حل مناسب جلو پام بذارید