شوهرم پونزده میلیون داد به مامانش بلاعوض

دیگه الان یک سال و نیمه منو خونشون راه ندادن بهم گفتن جادوگر و با اجنه در ارتباطی و از این حرفا بدخواهی و حسودی و الانم یک سال و نیمه شوهرم و بچه هام میرن من سر کوچه شون تو خیابون راه میرم چون کوچیکه شیری بود تازه گرفتمش 

عرض کردم من مشکلی با خرج کردنش ندارم خدا شاهده بچه م دو سالش بود شوهرم دو ماه تموم رفت خونه مادرشو بازسازی کرد حتی یک شد نیومد خونه با اینکه ۴ تا برادر بودن همه کارا رو این کرد توی دو ماه فقط دو تا ۴۰۰ تومن برا من پول ریخت برای خرج خونه با یه بچه پوشکی کل خرجمو بابا و مامانم دادن خونه مادرمو گرفتم براشون تو مشهد یه ماه رفتن مسافرت اونجا 

غذا 

بعدم تا به شوهرم میگفتم پول میگفت هرچی داشتم ریختم تو خونه مامانم برای بازسازی هم دو حقوقشو هم دو تا کار ام دی اف گرفت همه رو پولشو ریخت تو خونه مامانش 

منو بچه م کرونا دلتا گرفتیم تک و تنها موندیم تو خونه بابام میبرد دکتر میاورد مامانم بعضی وقتا غذا اینا درست میکرد میذاشت تو آسانسور میفرستاد خونمون 

میدونی چند مرتبه نفسم رفت تو کرونا تو خونه تک و تنها خودم باید از بچه م مراقبت میکردم چرا چون شوهرم رفته بود خونه مادرشو بازسازی کنه و مادرو خواهر و خواهرزاده ش و پدرش و اون یکی بردارر زاده شت رفته بودن تو خونه مادرم مسافرت 

پول آبشون توی اون یک ماهی که رفته بودم شد ۷۰۰ هزار تومن مامانم داد ما هیچی نگفتیم 

الان یک سال و نیمه با این همه خدماتی که بهشون کردم بهم تهمت زدن و بچه هامو از جمعشون بیرون کردن ما هیچ کسو نداریم عزیزامون فوت کردن دلم نمیخواست بچه هام تنها بشن الان با همه این ظلم هایی که کردن ۱۵ میلیونم از شوهرم گرفتن بدون اینکه از کاراشون پشیمون بشن این اذیتم میکنه نمیدونم توسنتم حرفمو بزنم یا نه خودمم ۳ تا پسر دارم میدونم مادرها زحمت کشیدن از پسراشون توقع دارن و حق هم میدم ولی دلم شکسته 

بعد از کرونام رفتم خونشون خدا رو شاهد میگیرم آخر بنایی شون بود 

هنوز نفسم  و ریه م خوب نشده بود 

حیاطشون به قد یه آدم ۱۸۰ سانتی آشغال بود همه رو تمیز کردم. تا ساعت ۲ شب تنها هیچ کس نیومد کمک

مرسی عزیزم که درکم میکنی

ما تهرانیم اونا یه شهر اطراف تهران مجبورم شوهرم میگه اونا حق دارن نوه هاشون ببینن الان دیگه از شیر گرفتم ولی هنوزم وابسته مه

حرص نخور عزیز بعضیام حق دارن درست منوجه حرفام نشده بعدم لابد عروس بد زیاد به تورش خورده

بعدم این بچه ن به هییییچ عنوان نه پستونک کرفت نه شیشه فقط از اول شیر مادر هیچی نگرفت اصلا به خدا زنگ میزد میگفت بچه خراب کرده میرفتم سر کوچه عوضش میکردم بعد میرفتن تو دوباره 

نه دیگه نمیکنه میگه حالم بهم میخوره