دو روزه دارم اشک میریزم نه بخاطر نمره ام
بخاطر شب روزی که کل سال بیدار میمونم و میخوندم که شب امتحانی نباشم ،بخاطر تموم اون روزایی که به چیزایی که دوست داشتم به مهمونیا به دوستام به خوشگذرونیا نه گفتم که اون کتابو بیشتر بخونم
بخاطر تمام شب بیداریام موقع امتحانا با اینکه کتابو کامل بلد بودم ولی گفتم بزار حرفی توش نباشه بعداً که نتیجه میاد خستگیش از تنم میره
بخاطر تمام معده دردایی که کشیدم سر اینکه آخرش چی میشه؟ آخرش شد یک نتیجهای که یک درصدم شبیه تلاشم نبود منی که چهار پنج بار چک کردم پاسخنامه هارو و میدیدم که نمره خوب و متوسطی میگیرم ولی چیزایی که اومد....
نمیبخشم اونایی که انقدر بی عدالت و بی وجدانن که اینجوری سرسری نمراتو چک کردن نمیبخشم
اونا فقط برگه امتحانی نبودن آینده ما بودن