مریض بود زنگ زدم حالشو بپرسم
انگار عادت کرده هر وقت مریضه بگه تو که نمیای ازم مراقبت کنی
امروز هم گفت منم گفتم پس فاطمه کجاست
گفت خونشونع میره مغازه شون وایمیسته
منم گفتم خیلی هم عالی منم تابستونه میخوام استراحت کنم عزیزم ایشالا خوب میشی
خسته نباشی خوب کاری کردی😂
خوبه
جنگ اول بهتر از صلح آخره
از همون اول باید حریم ها رو مشخص کنید
😳😐😳😐
بیاین تاپیک اخرم لطفا و حتما نظر بده
بزنم حالا که نمیخواستی بری پس اینجوری هم نمیگفتی چونکه رابطه اتون بهم میخوره .
کار خوبی کردی عروسو انگار برده خدمتکار پرستار میگیرن
حالا میزاشتی خرت از پل بگذره بچش کامل میگرفتت بعد عروس بازی در میاوردی
چه باحال جواب دادی
آفرین خوب کردی
من تا ابد بخوام برم خونه مادر شوهرم به عنوان مهمان میرم به عنوان مهمان میام
اصلا سعی نمیکنم صمیمی بشم
چی میشه که به اینجا میرسین اونم تو نامزدی ایشون که صراحتا توقع داشتنش رو میگه شمام که اینطور جواب میدین
حالا درک میکنم چطور بعضی عروس و مادرشوهرا به خون هم تشنه ان از اول با نیت جنگ وصلت میکنین
کاری ب رفتار و فکر اشتباه اوناندارم ولی ادم باید حرفشو با زبون خوش بزنه ن تند وتیز
خوب کردی اول کار تو نامزدی چه توقعیه ازت داره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
