دخترم دو سالشه ،امروز از ساعت ۱۰ صبح تا به الان سرپا بودم خیلی راه رفتم بدتم کوفته شده صبح دوساعت باشگاه بودم ظهر امدم خونه غذا درست کردم خوردیم باز عصر رفتم بازار ساعت ۸ برگشتیم ازونموقع هم که همش در حال گریه کردنه ، یه ریز سر چیزای چرند جیغ و داد راه میندازه ، انقد گریه کرد بخاطر اینکه نذاشتم لاکشو بریزه رو فرش که گلاب به روتون بالا اورد اخرم مجبور شدم بهش بدم که بریزه رو فرش ،مغزم دیگه نمیکشه ، الان شیر درست کردم اوردم دادم دستش بخوره بخوابه هی شیشه اشو تکون میداد بریزه رو لباساش و خودش ، هی گفتم نکن نکن اونم میخندید اخر اعصابم بهم ریخت یدونه زدم رو دستش گریه کرد دهنشو فشار دادم گفتم بسه انقد گریه نکن دیوونم کردی الانم از عذاب وجدان دارم میمیرم هرچی بگین حقمه😭😭
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
نه واقعا امروز خیلییی خسته بودم و دخترم خیلی گریه کرد دیگه مغزم نکشید ، بخدا انقد گریه میکنه بعضی وقتا با خودم میگم نکنه همسایهها فکر کنن ما یه بچه مریض تو خونه داریم ، خیلی نق نقوعه