صبح زود پاشه بره سرکار شب بیاد سفره جلوش پهن بشه با غذا خوردنش فیلم ببینه و لام تا کام حرف نزنه خوابش بگیره بره رو تخت اونجام سرشو بکنه تو گوشی تا خابش بیاد تموم شد و رفت
دریغ از یه سوال یه حرف هیییچی هییچی یساله دارم تحمل میکنم هربار اعتراض کردم تهش شد دعوا و بحث و مظلوم نمایی تهشم باشه تو راست میگی فرداش همون اش و همون کاسه
چار روز دیگه سالگرد ازدواجمونه
ادامشو تو کامنتا بگم اگه هستید؟
مال من دوساله اینه ....
خوب چرا ازدواج کرده، می‌تونست نهار شام رو بیرون بخوره دیگه
متاسفانه مال من هم همینطوره دقیقا
بیخیال عزیزم همینکه میاد خونه بگو خداروشکر شوهرم حتی خونه نمیاد
مال من سالهااااس همینه بیخیال مرده همه همینن با بچت خوشبگذرون
من خیلی ادم پر انرژیم از اونایی ک دوست داره کلا حرف بزنه راجب همه چی احساسش اتفاقاش بعد این اقا عین ماسست هربارم ک میگم چرا هیچ حرفی نمیزنی بعدش ک ازم سوال میپرسه دیگ دلم نمیخاد جواب بدم ب حرفاش
خسته میشه سر کار خب
در کل بعضی ادما کم حوصلن
مث من
من حتی با مامان بابامم حرف نمیزنم
شوهر منم.اون ک تا دیر وقت با دوستاش هست الانم رفتن سفر
من 14 ساله ازدواج کردم گاهی بد گاهی خوب پیش میره ولی اکثرا خودم سعی میکنم سر صحبت رو باز کنم
شماهم شاید شاغلین و خسته میشین نمیتونین سر صحبت باز کنین
آدم بی احساس و خشکی هست
نمیدونم چرا همچین پسرایی ازدواج میکنن
