یه خبر خوب که بزرگم هست و البته راجب خودته به بقیه گفته میشه ،خبریه که راجب مساعل عاطفی و دلیه ، ظاهراً همه چیز روبراه میشه اما هنوز یه مشکلی با سردی باقی میمونه ،، سیگار همون ناراحتی و غصه الانته تعبیر خاصی نداره
در حال حاضر شوهرت تو‌چشمت حقیر و بی احترام شده ،خودشم حس می‌کنه آدم ناموفقیه البته تو یه مورد خاص ، حس می‌کنی برش و قاطعیت مردونه نداره ،،تو دلت میخواد باهم هماهنگ بشین اما اون داره خیلی راجب این موضوع فکر می‌کنه که زندگی و ادامه بده یا نه اما نهایتا خبر خوبی راجب این موضوع بهت میده و آشتی میکنین ،،اون دختری که دیدی زندگی مشترک هر دوتونه که الان مریضه و مریضی به نظر بزرگ میاد اما ایشالله رفع میشه
دخترم مریض نبود خنگ بود درس نخون بود از حموم اومد جلو باباش لخت رفت حوله بیاره . سفید و قد کوتاه بود..
تو خواب اولم شوهرم عقب مونده بود مثل این بچه های کروموزوم اضافه ای ...قدش کوتاه شونه هاش اویزون کاملا با جزییات یادمه با موهای صافه کوتاه بور یا حنایی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
