2777
2789
عنوان

با شوهرم دعوای بدی کردیم جلوی بچه ها

| مشاهده متن کامل بحث + 1645 بازدید | 78 پست

بعد تو ماشین کلی فحش داد که زندگیمو به گند کشیدی 

همش تقصیر تو هست به من و بچه ها گفت بیشعورا 

گفت تکلیف تو روشن میکنم پدرتون درمی‌آورم 

هر جا بخوام میرم 

منم البته جوابشو میدادم 

می‌گفت یعنی بچه ها حامی ات هستند لجشم گرفته بود 

گفت لیاقت ندارید باید خونه بمونید 

و داد میزد کم مونده بود منو بزنه 

ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بعد اصلا منم حالم بد شد 

گفت باید از نو اجازه بگیرم 

گفتم من می گفتم اجازه بگیر

خلاصه ما رو پیاده کرد و رفت 

و کلی چرت و پرت 

زنگ زدم خواهر شوهرم بگم اونم برنداشت

گفت حتی برو خونه یه بابات 

ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا

خیلی حالم بده 

این مرد قبلاً خیلی بهم خیانت کرده بود 

کلی اذیتم میکرد سر کار درست حسابی هم ندارد بیشتر می‌خوابه 

همش میگه حالم بده 

همش از خواهراش پول قرض می‌کنه 

خیلی بی عرضی همش هم میگه چرا هر کاری میکنم نمیشه

یه مدت خوب شده بود حدود یک سال تا این چند روزه 

مادرشم ۶-۷ ماهه فوت کرده 

امروز مثل دیونه ها شده بود 

من بدبختم مادرم جداشده چندین ساله پدرم مشکل اعصاب داره نامادری دارم 


ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا

چند وقت پیش هم خواهرم قهر رفته بود خونه پدرم اونم متاسفانه شوهرش مشکل داره که الحمدالله ولی مرد خوبیه 

الان میگم برم خونه پدرم 

زنگ بزنم به خواهر شوهرم 

چه خاکی بریزم به سرم 

اینقدر خسته ام میگم زنگ بزنم عذر خواهی ازش اعصابم کشش نداره

ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا
خیلی حالم بده این مرد قبلاً خیلی بهم خیانت کرده بود کلی اذیتم میکرد سر کار درست حسابی هم ندارد بیشتر ...

عزیزم شما یه مقدار مقصری کاش اون لحظه میگفت بریم تهران سینما  جوابشو میدادی شما هم خیلی غر میزنی اعصابش خورد کردی اونم بدتر شما شروع کرد به فحش کاری .حالا شما چرا زنگ زدی خواهرشوهرت

پسرمم لکنت داره 

دیونه می‌خوام بشم کلی هزینه مشکلات پسرمو اونم ندارد بده 

پول اجاره رو هم به زور میده 

خیلی بد و به دندس


ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا
عزیزم شما یه مقدار مقصری کاش اون لحظه میگفت بریم تهران سینما جوابشو میدادی شما هم خیلی غر میزنی اعص ...

دستام میلرزید 

حالم بد شد 

اون که برنداشت کلی شوهرم دری وری گفت 

توقع داره تو کار خونه کمک نکنه آخر شب بگه بیا منم بگم باشه 

خیلی خودخواهه

ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا
بمون خونه ت.بچه هات گناه دارن

میگم فکر می‌کنه بدبختم جایی ندارم چون شرایطم اینه می‌تونه بهم زور بگه 

موندم

ناراحتید؟ غمگینید؟ احساس دلتنگی می کنید؟
من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم. با من حرف بزنید.
-خدا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792