من الان همچین حسی دارم
من یه مدته همش خونم. همش درگیر درس و امتحان بودم. هنوزم دوتا امتحانم مونده که تاریخ ندادن بهمون.
واقعا دلم گرفته. خسته روحی ام.
به دوستم میگم بریم بیرون میگه بزار بعد محرم😐
عملا یکماه دیگه
چون دور خودش شلوغه با فامیل و مراسم و هیئت و اینا.
یعنی یه دوستی ندارم باهام بیاد بیرون
اونایی هم که هستن همه فکر برنامه های خودشونن و عملا تو زندگی شون دوستا جایگاهی ندارن.
خانواده هم که به طبع خسته ان همه. از سرکار میان
خودمم بیکار نیستم. ولی واقعا نیاز دارم برم بیرون یکم حال و هوام عوض شه. کارامم اغلب پشت سیستمیه.
عملا نه فامیل زیاد به درد میخوره نه دوستای زیاد
چون موقعی که نیاز داری نیستن
نمیدونم چکار کنم حالم خوب میشه
انگار درونم پر خشم و ناراحتی سرکوب شدس
مثلا میخوام از تابستونم واسه کسب مهارت و حال خوب استفاده کنم🫠🫠