واقعا چقدر بیچارم
حال الانم اینقدر بد هست ک واقعا نگم بهتره
بچهام گریه میکردن ولی ترکشون کردم
شنبه میرم پیش وکیل
خیلی خرد شدم
خیلی تحقیر شدم
خیلی دعا کردم
ولی تقدیر همینه
من هر کار بکنم از اه بچهام در نمیام چون توان تحمل دیکه ندارم توان کتک خردن و تحقیر شدن بیشتر ندارم
جای ندارم بچهامو ببرم
پولی ندارم
مهریمو بزارم اجرا طلاقمم دنبال کنم تا بگیرم
این مدت بچهام 😔💔
بخدا پیششونم بودم اونقدر افسرده بودم ک یا خودمو میزدم یا سر بچهام داد نیزدم میترسیدن
فقط میگفتم برین بزارین تو اتاق تنها باشم
گریه و ارزو مرگی ک نمیاد
دخترام گریه کردن
من مادر خوبی تبودم
حتما ادم خوبی نبودم ک خدا این نرد رو تو زندکیم اورد
همش فکر نیکنم حتما تاوان اعمالمه ک این موجود وقیح شد شوهر من و پدر بچهای من
حتما خودم خراب بودم حتما خودم ادم خوبی نبودم عدالت خدا اینه ؟