نه ساله ازدواج کردم حقوقم تو خونه خرج شد کمک خرجش بودم تا اینکه چند روز پیش سر دو سه تومن خرج خورد و خوراک و دکتر بیشتر شده بود دعوا راه انداخت و سرم داد زد منم دو شب قهر بودم تا خودش اومد بعد بهش گفتم خونه الان که داریم که به نام تو هست ولی خونه دوم که خریدیم هنوز سند نزدیک باید به نام من بخوره منم حق دارم تو این زندگی
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
شروع کرد تو داری گروکشی میکنی نصفه میزنم گفتم نه همه اش رو بزن گفت باشه میزنم یک وقت فکر نکنی سرت کلاه رفته وهزارتا حرف دیگه بعدم قرار بود بریم خونه مامانم نهار الان نرفتیم منم اومدم تو اتاق واقعا حرف بدی زدم ؟ زورم اومد سر پول خودم که خرج کردم سرم داد زد
خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس، بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستی...خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم، بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم... بگذار آرام باشم، به کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی... فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم...اینگونه عاشقی کردن را خودت به من آموختی احساس خودت به تمام بنده هایت...آری حس مادری را میگویم😊❤❤❤ فرزندانم عزیزان دلم، الله خیر حافظا و هو الرحم الراحمین. شفای کامل بیمارم صلوات.
رفته با داداشش شریکی مغازه خریده نصفه سهم خودش رو هم زده به نام داداشش یعنی بدون هیچ توقعی بعد من پول خودم رو تو این زندگی آوردم باهام اینجوری برخورد میکنه