2777
2789
عنوان

آهای بچه داراااا مغزم داره می ترکه😭🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 1196 بازدید | 65 پست

هیچ وقت یادم نمیاد مامانم باهام بازی کرده باشه 

همش فقط مراقب بود خونه نامرتب نشه لباسام خوب باشه چیز بدی نگم پیش فامیل زشت باشه .....


وقتی هفت سالشه و داری باهاش بازی میکنی یعنی سلامت روانشو داری تامین می‌کنی بهت تبریک میگم 


من هفت سالگی باید عین پونزده ساله ها رفتار میکردم 

من برای این زمین ، در بهشت هم خواهم گریست ...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مامانا

من پسرم دو ماه دیگه دوسالشه

الان حدود یکماه که همش بهانه گیر شده 

مثلا امروز سر نهار شیش تا قاشق آوردم یدونه داده باباش بقیشو برداشته نذاشته من نهار بخورم تا قاشق دیگه اییم میاوردم گریه میکرد

یا تی وی قطع میشه میاد منو میزنه که روشنش کنم

همش درحال گریه کردنه

عادیه؟

به همه چی گیر میده هر کاری میخواد میکنم اما بازم گریش میگیره

دو دیقه خوبه چهار دیقه گریه

«گوش کن؛ فقط گوش کن ببین چی می‌گم: اینو تو مغزت فرو کن، باشه؟ تو تا الان دووم آوردی؛ اون روی سکهٔ این دووم آوردنت هم یعنی زندگی وجود داره؛ زندگی، می‌فهمی؟ یه چیزایی هم پیش میاد که تو رو خوشحال می‌کنه. پس این‌قدر دلواپسِ نگرانیات نباش. فقط یه‌کم دلواپس باش. یکم دلواپسی رو می‌تونی اداره کنی. اما سوپر- دلواپسی رو نه!» خسته تر از اونیَم ڪه اهمیت بدم..!_سبز ماندن در بین ویرانی ریشه می‌خواهد..!_

باز خوبه مال شما دختره

داداش کوچیکه من عاشق سریال کره‌ای مثل جومونگه

شمشیر خریده بود

یه مدت از سرش افتاده بود حالا جدیدا تلویزیون سرزمین آهن که نشون میده نگاه میکنه

از دیشب باید ما باهاش شمشیربازی کنیم تازه باید جوری باشه که اون ما رو بزنه😂😂 بالشت هم یعنی اسبشه

ای پرچمت ما را کفن 🇮🇷ببخش باران، که تو میباری و ما شسته نمیشویم🍂همچو کرم پروانه در انتظار شکافتن پیله و پروانه شدن🦋🤍

من هفت ساله ک بودم تا ظهر خاله شادونه میدیدم عصر فقط منتظر بودم مامانم بخوابه با خواهرم ک 5 سالش بود میرفتیم اتاق با روسری های مامانم اتاق رو تقسیم میکردیم  ی طرف خونه ی اون ی طرف خونه ی من 

یا با چادر نماز دامن درست میکردیم ملکه بازی میکردیم😅

اخیییی یادش بخیر



ان چیزی که شما را نکُشد مطمئنا قوی ترتان خواهد کرد🙃🤘🏻🍃 

آفرین که بهش تبلت نمیدی

ولی خدایی سخته می‌دونم 

منم تو مهمونی با بچه ها بازی میکنم دیگه واقعا ولم نمی‌کنننن. 

بازیاشونم دقیقاً همینطوریه 💀🥴🙂


ممنون میشم لایک نکنید و آقایون هم در خواست دوستی ندن🪳🌷

هممون همینیم منکه باید مدام باشمشیر کتک بخورم و با تفنگ چیزی به سمتم پرتاب بشه توسط این اقا کوچولوی ...

وای 😂😂😂

جنگ تو خونه ی شما تن به تن شده 😂😂

ممنون میشم لایک نکنید و آقایون هم در خواست دوستی ندن🪳🌷

دوتا باشن باید با دوتا بازی کنی یا دعواشون تحمل کنی

فاصله بچه ها مناسب باشه همبازی می شن واز نظر تربیتی به رشد وتربیت هم به هم کمک می کنن.بدغذا ولوس هم نمی شن. 

نسل ما مگه پدر مادرا با بچه هابازی می کردن؟ خواهر برادرا همبازی بودن. 

متاسفانه با شعار فرزند کمتر و... بیچارمون کردن

هیچ وقت یادم نمیاد مامانم باهام بازی کرده باشه همش فقط مراقب بود خونه نامرتب نشه لباسام خوب باشه چیز ...

عزیزم ناراحت نباش مادر بودن سخته من تا اینجا برسونمش هزار جور ناراحتی کشیدم منم سرش داد زدم بدخلقی کردم  ولی سعی میکنم براش همراه باشم تا مادر 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792