امروز رفتیم کافه.یکی از فامیلامونم اونجا بود.سفارشو دیر آورد.هیچی دیگه مامانم زودتر خورد رفت حساب کنه منم دیگه تموم شده بود اگه بیشتر میخوردم صدای نی در میومد.منم پاشدم .یه دندون قروچه ناجوری کرد و قیافشو یه جوری کرد.هر کی میدید فکر میکرد چی شده😐
گفت بشین پول دادیم بقیه شو بخور
منم جلو اون همه آدم بحث نکردم
فکر کنم فامیلامون دید
هی دارم خودخوری میکنم