مهمونی خونه خالم دعوت شدیم ، اخر شب شد شوهرم گفت من دیگه نمیام ، منم با رضایت همسرم میخواستم تنهایی برم پس با خالم قرار گزاشتم .
حالا اومده میگه تو وِلی هستی . چون وِلی .. اخه کدوم زنی نصف شب میره بیرون؟
نباید بری . منم گفتم نمیتونم وجهمو پیش دیگران خراب کنم موقعی که گفتی برو و من زنک زدم حواست نبود؟
مبگه حواسم به ساعت نبود ...
کلی بد و بیراه گفت بهم
اما من به حرفاش گوش نکردم و رفتم مهمونی
الان برگشتم
به نظرتون با این همه بد و بیراه ، و نظری که هر لحظه تغییر میکنه ، نباید میرفتم؟؟