با این که بیش از حد تصور بین بنده و دختر خانم اشتراک وجود داره. حس می کنم بعد از ۷ هفته، هنوز دختر خانم اشتیاقی به بنده ندارن.
حضوری خوش برخورد هستند ولی جواب پیام هام رو بین ۴ ساعت تا ۲ روز بعد می دهند. من جواب پیام ها رو در جا می نویسم ظاهراً اشتیاقی ندارند. حس می کنم علاقه ی من یکطرفه است. توی مدت زمانی که منتظر جواب پیام هام بودم انقدر ناراحت میشدم که هیچ کاری نمی تونستم انجام بدم. بغض می کردم و از فکر سر درد می گرفتم. تا بحال توی زندگیم اینطوری دلم نشکسته بود.
از طرف دیگه هم حس میکنم دختر خانم گل تصور می کنند که بنده جنم جمع کردن زندگی مورد نظرشون رو ندارم.
توی مکالمه ها هم حس نکردم که بنده تکیه کنند. انگار که نیازی به وجود بنده ندارند.
توی معاشرت حس میکنم به صورت پیشفرض غمگین هستند و بایستی چیزی بگم که بخندند. بر خلاف خانم هایی که تابحال دیدم، تا چیزی نپرسم، زیاد صحبت نمی کنند. شاید من زیادی برونگرا هستم. شاید هم خجالتی هستند.
خیلی خانم با کمالاتی هستند، از لحاظ تحصیلی و شغلی از بنده بهتر هستند. نسبت به انتخاب درست شاید سختگیر هستند. من تمام تلاشم رو می کنم ولی بدون استرس و ترس قدم بر میدارم و از شکست نمی نرسم.
بنده اهل کامپیوتر و گوشی و اینترنت و تکنولوژی هستم. دختر خانم محترم اهل کتاب هستند و با تکنولوژی میانه ای ندارند. چیزی که من براش ذوق دارم، برای ایشون جذاب نیست و برعکس.
اینا موارد اصلی بود، حس می کنم کنار همدیگه به ما خوش نمی گذره. با این که صد ها اشتراک اعتقادی و اخلاقی و ... داریم.
بنده توی این مدت خیلی از کمک شما استفاده کردم. ممنون که توی تاپیک هام نصیحت خودتون رو به بنده هدیه کردید.