2777
2789

سلام بچها من دیروز خونه بودم و شوهرم توی حیاط بعد تلفنش زنگ خورد مادرش بود تا وقتی برسونم بهش تلفن قطع شد وقتی خانوادش زنگ میزنن من جواب نمیدم اصلا مگر اینکه به تلفن خودم زنگ بزنن بعد زنگ زدن به گوشی من منم قبل اینکه صحبت بکنم بعد احوال‌پرسی تا گفتن همسرت کجایه گفتم الان گوشی رو بهش میدم تا خواستم گوشیه خودش بهش برسون تو حیاط بود طول کشید قطع شد، بعد بهش گوشیه دادم اومدم خونه شوهرم صدام زد گفتش که شماره داداشم رو داری گفتم نه توی گوشیه خودت سرچ بکن هستش 

بعدش دیگه اومدم تو داشتم با تلفن حرف میزدم که شوهرم اومد گفت آره داداشم گفته بیا برام یک کاری مربوط به شغل شوهرم هست انجام بده بعد شوهرمم بهش گفته ابزارم الان دستم نیست فردا میام بعدش داداشش گفته فردا نمیزاره که بیای یعنی من و گفته که نمیزارم شوهرم بره در صورتی که

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

داداشش منو بیرون از خونه پدر همسرم ببینه اصلا سلام نمیکنه یا تو جمع با پوزخند و تشر باهام حرف میزنه یا مثلا بستگانم درجه یکم فوت شد حتی یک پیامک تسلیت نگفت چه برسه که بیاد مراسم با اینکه میدونست جونم به اون خدابیامرز وصله ، بعد بدون اینکه من تاحالا بهشون آزاری برسونم اینجوری قضاوتم کرد بعد من شبش رفته بودم خونه پدرشوهرم

بعد از چند ساعت خوش و بش و با زبون خوش گفتم امروز دلم خیلی شکست که فلانی به برادرش گفته زنت اینجوریه و منو قضاوت کرده در صورتی که با من این رفتارارو کرده و من جوابی بهش ندادم بعدم یکم پدر همسرم صحبت کرد و من رفتم خونمون البته من تنها اونجا بودم بدون همسرم بهشون گفتم چون برادر شوهرم همه‌چیز رو همیشه به نفع خودش برای مادرشوهرم تعریف میکنه و اون رو علیه من پر میکنه و مادرشوهرمم همیشه طرف اوناست بعد گذشت و امروز صبح شوهرم چیزی لازم داشت رفته بود خونه مادرش

بعد مادرش بهش گفته بود چرا داداشت یک چیزی بهت گفته رفتی به زنت گفتی اینجوری فاصلتون با داداشت بیشتر میشه، خیلی از این ناراحتم که مادرشوهرم آنقدر نادون و احمقه که فهمیده از قضاوت برادر شوهرم دلم شکسته باز خودشم قضاوتم کرده به نقش من چیه که فاصله اینا کم یا زیاد بشه

عزیزم حق داری ناراحت باشی ولی درمورد تسلیت و این چیزا از قوم شوهر انتظار نداشته باش رفتار ادمیزادی د ...

آخه شاید باورت نشه ولی کسی که فوت شده بود والدینم بود یعنی انقدر نزدیک بود آخه بعد تنها این نیست اینکه این آدم اینهمه رو من فاز میگیره و بدجنسی میکنه باهام بعد پیش همسرم گفته زنت نمیزاره خیلی بدم اومد از بدجنسیش

خوب خیلی اشتباه کردی که فکر کردی مادرشوهرت طرف شما رو میگیره

من که نخواستم طرف کسی رو بگیره گفتم این رفتار ناراحتم که که به پسر بزرگش بگه تو که خودت برای کسی کاری نمیکنی موش ندوون توی زندگی بقیه( چه بسا که اگر همسر من آدم بدی بود ممکن بود بخاطر حرف برادرش یا مادرش عصبانیم بکنه یا دست روم بلند بکنه)

عزیزم حق داری ناراحت باشی ولی درمورد تسلیت و این چیزا از قوم شوهر انتظار نداشته باش رفتار ادمیزادی د ...

بنظرت رفتارمو با مادر شوهرم تغییر ندم بخاطر این خبرکشیه مسخرش پیش شوهرم

من که نخواستم طرف کسی رو بگیره گفتم این رفتار ناراحتم که که به پسر بزرگش بگه تو که خودت برای کسی کار ...

خوب این کار زو‌نمیکنه

اینو بدون از نظر مادرشوهر بچه هاش صاف و صادقن

عروس ها فتنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز