اگردرد و دل نکنم میترکم از غصه ۸ ساله باشوهرم زندگی میکنم از اول ازدواجمون پولهاشو داده به خانوادش خانوادش پر جمعیت و هرروز یکیشون مشکل داره ,من تا الان زیر یه سقف باهاش زندگی کردم رنگ خوشی وندیدم همش خرج اونا میکنه حتی یک بار گوشت قرمز برای این خونه نخریده منم گفتم نداره درست میشه اصلا نمیدونم چقدر پول در میاره ,بخدا روزها بوده هیچی نداشتم برای خوردن هر وقت میاد خونه چیزی نمیاره خونه ,دست خالی میاد تا دیشب رفتم روهمراه کارتش که تراکنش هاشو دیدم طی این چند ماه هم رفته بودم هر بار دو نیم برای خواهرش و برای زن داداشش و برای برادرش میفرسته ,و اینکه روز به روز بدتر میشه ,الانم ۱۰ میلیون داده به گوسفند قربانی برای مادرش که به دروغ به من میگفت ,من نخریدم اما پولشو خودش داده بنظرمن حرامه اینکارش چون من راضی نیستم و پدرش پولداره ,و تازه متوجه شدم داره قرض ۵۰ تومنی پدرشو پرداخت میکنه ,درصورتی که تاالان هیچ وسیله ای نخریده برای خونه و یه خوخه که چه عرض کنم یه زیر زمین ۴۰ متری خونمه که اصلا کار به کارش نداره کسی هست از قانون سر در بیاره و راهنماییم کنه
بزرگترین اشتباه اینک دلت واسه یه مرد بسوزه خودتو فداش کنی
خب برای پیدا کردن راه قانوني باید با وکیل صحبت کنید نه اینجا
اوکی فقط عزیزم نمیدونم چرا طلاق نمی‌گیری ازش؟ برده داری هم از این زندگی بهتره لاقل حق خوراکشو به جا میارن...غیر از اون اگه نداشت اوکی بود رسما دروغ گوعه
آره جهیزیه ات وردار ببر نفقه بزار اجرا.بعد اون میره دادخواست تمکین میده تو هم اون موقع بگو باید یه خونه با شآن و شخصیت من بگیری
تازه باید دوباره خونه رو هم وسایل بخره بچینه.چه بی وجدانه
دعوا نکردی باهاش؟
میتونی نفقه و مهریه اجرا بزاری اما اول با سیاست پیش برو هم شاید جواب داد هم نفهمه میخوای این کار رو بکنی
شما میتونی قانونی شکایت کنی که نفقه شما رو بده . نفقه شامل هزینه خورد و خوراک و لباس و مسکن متناسب با شخصیت زن میشه که اونو .کارشناس تایین میکنه . زیر زمین چهل متری منزلی متناسب با شخصیت شما نیست .
تا حالا صحبت کردین در این مورد ؟
به نظر من باید خونه را ترک کنید،شرط برگشت را تعهد محضری برای تامین مخارج و شفافیت مالی باشه
که اگر باز تکرار شد جدا بشید با شروط و تعهدی که پایبند نبوده
فقط این کار در صورتی موثره که شما توان جدایی و طلاق را داشته باشید ،وگرنه اوضاع بدتره
کاش بتونم طلاق بگیرم باردارم ,و اینکه دوتا برادر دارم که خیلی اذیتم میکنن شکنجه روحیم دادن ,بااینکه ازشون دورم بازم ازارم میدن ,میگن تو نیخوای ابرومونو ببری طلاق بگیری اینهمه سال از دست اونا نرفتم محاله برم خونه پدرم و باهام دعوا نکنن ,به مادرم میگفتن رو بهش نده وقتی میاد اینحا بی محلش من تا بره خونه خودش
