دخمل گوگولی بیا

@دخمل_گوگولی

تاپیک زدی اما قفل کردی  نتونستم جواب بدم .اما چون تجربه کردم  می‌خوام بهت بگم

خانواده مهمه خیلی مهمه 

خیلی خیلی خیلی مهمه.

اما مهمتر خودتی 

یه نفر هست اصلا حرفهای دیگران براش مهم نیست  اما اگه حرفها و رفتار دیگران برات مهمه بدون که خانواده اش  رو زندگیت اثر داره

ممنون .

چطوری تگ میکنید؟ .هر کاری کردم نشد

اشکال نداره بعداً میاد میخونه

همسر من عالیه 

یعنی از خوبیش هر چی بگم کم گفتم.

خانواده اش هم معمولی هستن 

اما تنها و تنها و تنها بحث های زندگی ما فقط و فقط سر حرفهای ناپخته و  نامربوط مادرش بوده.

چندتا مثال برات میزنم.ببین میتونی تحمل کنی یا نه.

من نمیگم جواب منفی بده ، اما آمادگی داشته باش برای هر حرفی .

من خودم با وجود اینکه تجربه اش کردم اما از ازدواجم پشیمون نیستم اما یه عذاب همیشگی همراهمه.حس میکنم انرژیم صرف یه موضوع چیپ میشه .حس میکنم اصلا سطح من درک نمیشه .ارزشم درک نمیشه .

 با این وجود اینکه شوهرم رو دوست دارم و از زندگیم راضی هستم اما قبل رفتن به جمع خانواده اش باید انرژی ذخیره کنم.

توی جمعشون همیشه گاردم بسته است.

باید آماده جواب دادن باشم.خیلی خسته میشم تو جمعشون

ببین میتونی تحمل کنی اینا رو؟

جهازم تکمیل تکمیل بود اما نمی‌خواستم جهاز برون بگیرم  ،مادرش برگشت گفت ،باید بگیری اینجوری مردم میگن باباش بهش جهاز نداد.گفتم خب بگن ،برگشت گفت آخه شما تعداد بچه هاتون زیاده تو هم آخری هستی مردم میگن باباش ردش کرده(اینا رو با دلسوزی می‌گفت ،اما می‌فهمیدم پس ذهنش یک تحقیر عظیم نهفته است ،یعنی تعداد افراد خانواده ی من و آخری بودن من براش  نقطه ضعف بود و میخواست جلو مردم اینو بپوشونه.از این حجم از ضعف شخصیت تهوع گرفتم)

من سطح علمی و کاریم نسبت به خانواده اونا بالاتره

بارها جلوی بقیه گفته ،اگه من وزیر بشم نمی‌زارم زنها کار کنم که کار واسه پسرا زیاد بشه .

جالبه که ده سال بعد از ازدواج من ،دخترش استخدام شد و من یادآوری کردم که یادته اون حرفو زدی؟حالا اجازه میدی دخترت بره سر کار؟ ،گفت آره یادمه .اونوقت نظرم این بود چون پسر کوچیکم بیکار بود.حالا که پسر خودم رفته سر کار ،دیگه به من ربط نداره

بچه ی اول من دختر بود.

برگشت بهم میگه ،بچن بودید بابات روغن حیوانی می‌خرید بخورید یا نه؟گفتم چطور ؟گفت آخه معلومه بنیه آن ضعیفه ،بچه ات دختره

گفتم اگه من رشته ام پزشکیه ،میدونم که تعیین جنسیت با مرده،شما باید بنیه پسرت رو تقویت میکردی 

گفت از قدیم گفتن زن پسر زا ،زن دختر زا

گفتم قدیم علم نبوده ،الان کشف کردن

(جالب اینجاست که فرزند اول خودش هم دختر ه!!!!!!)

چند وقت پیش بچه ام رو بردم واکسن بزنن،اونجا بهم گفت وزنش خوبه ،قدش بلنده

یعنی وزنش روی نمودار سبز بود ،قدش روی نمودار بالاتری

اینو به همسرم گفتم ،همسرم جلو خانواده اش گفت.

برگشته میگه معلومه شیرت قوت نداره  ،بچه ژنتیکی قدش بلنده ولی شیر تو وزنش رو بالا نمی بره(مثلاً با دلسوزی هم میگه)

من که جوابش رو ندادم اما تو دلم گفتم آخه نادان،من سر سفره پسر شما نشستم اگه شیرم قوت نداره ،بر می‌گرده به عملکرد پسر خودت.اما واقعا چون همسرم هیچ کم کاری نکرده ،دلم نیومد خوردش کنم

اینم بهت بگم ما ۸۰۰کیلومتر فاصله بینمون بود اما تیر و ترکش هاش اصابت میکرد،یعنس از کوچکترین فرصت استفاده میکرد