دخمل گوگولی بیا

تاپیکم یه جور خاصی شده ،بالاش نوشته ۱۴پست اما نمیتونم پیام های خودمو  ببینم 

با تمام این اوصاف من دارم زندگی میکنم،یه گوشم شده در ،یه گوشم شده دروازه.البته بعد دوتا بچه الان یادگرفتم جوابش رو بدم .خیلی بهتر شده

تو این دوره زمونه که پیدا کردن فرد سالم سخت شده ،این مشکل بزرگی نیست.

یعنی مادرشوهر یا پدر شوهر سطح پایین دردش کمتر از شوهر خائن یا شوهر بی غیرت و بی عار  یا شوهر بددهنه.

به هر حال هر انسانی یه باگ های داره دیگه

باگش مادرش باشه بهتره تا باگ تو خودش باشه.

هیچ جوره نمیتونی مطمین بشی

تا نری توی زندگی نمیفهمی .

چون زندگی بعد از ازدواج. ابعادی پیدا می‌کنه که قبلش اصلا وجود ندارد.

مثلاً تا قبل ازدواج هیچ ارتباطی با خانواده اش نداری ،اما بعد ازدواج بخوای نخواب حداقل سالی چند بار میبینیشون و ممکنه توی همون دیدارها چیزایی ببینی که اذیتت می‌کنه.از الان با خودت کنار بیا

[QUOTE=384725114]شوهر شما هم از حرفا و کارای پدر و مادرش خجالت میکشه؟ [/QUOT‌کشی اوایل نه تنها خجالت نمیکشید ,حمایت هم میکرد.الان اونم زرنگ شده ،خودشو کشیده کنار .

هر چی بینمون پیش بیاد از هیچ کس دفاع نمیکنه .سکوت میکنه

یه توصیه بهت میکنم.یه سیاست که من بلد نبودم 

اگه قبول کردی باهاش ازدواج کنی،سعی نکن بهش ثابت کنی که خانواده اش سطح پایین ،سعی کن بهش ثابت کنی تو سطحت بالاس.

نمی‌دونم متوجه میشی یا نه؟

منظورم اینه اگه یه برخورد زشت دیدی ،نکوب تو صورت همسرت که وای خانواده ات چقدر بی لول هستن ،فلان حرف رو میزنن

خودت رو  ببر تو تیم شوهرت.بهش بگو می‌دونم خودت هم متوجه شدی که اون رفتار زشت بود،ولی من و تو اونا رو همینطوری پذیرفتیم.نگران نباش