نت زد برام بعد گفت رفتی بیرون میزدی دیگه من کار بودم منم گفتم منت میزاری تا برات بزنم اونم دعوا را انداخت که من همچین چیزی نگفتم مگه بچه ای این حرفا چیه و...
این قضیه دیشبه حالا امشب زنگ زد دوباره بحثو کشید وسط که اره این کارا بچه بازیه بهمون میخندن منم گفتم خب با لحنی گفتی که منظورت همون بود اونم شروع کرد داد زدن که من خستم نمیتونم ناز بکشم
الان میخام این پیامو بدم ببینید خوبه؟
کلا عادت کردی هر اتفاقیو با داد زدن حل کنی با اینکه میدونی قلبم میشکنه و بغضم میگیره بابام تو این ۲۰ سال زندگیش کلا دوبار اونم تو شرایط بد سر مامانم داد زده بعد تو هرروز خدا همینی از الان که بابت یه نت منت میزاری معلوم نیست فردا زیردستت سرطان بگیرم میخای چطور رفتار کنی کلا همینجوری تا یکم خوشی میاد به زندگیت منو که تو روزای سختتم یادت میره
لطفا راهنمایی کنید الان شرایط جفتمون بده مادرش فوت سوده و اعصابش داغونه الان قطع کرد نیم ساعت بعد آروم بشه خودش زنگ میزنه