اصلا قبول نمیکنه کتکم میزنه بدنم کبود میشه بعدش میام میگم ببین چیکار کردی میگه من نزدمت
میگه تو منو پیش بچه میزنی همه کاراشو تقصیر من میندازه
راستش نمیتونم از خودم دفاع کنم از بچگی حتی کاری نمیکردم همیشه مقصر همه چی من بودم هیچ وقت نتونستم دفاع کنم چون اگه چیزی بگم شوهرم میذاره میره باید بشینم به حرفاش گوش کنم و چیزی نگم والا ولمون میکنه میره حتی جلوی خانواده ها بارها همه چیو تقصیر من انداخته نتونستم دفاع کنم از خودم