دعوت مامانم بودیم شام تو پارک شوهرم رفته بود خونه پدرش عصری اومد که مریضم گفتم خب بخاب ساعت ۹ اینا میریم الان خودشو مریض گرفته که یعنی نمیریم منم چیزی درست نکردم خیلیم گرسنمه ماه اخر بارداری هستم شیطونه میگه سوار ماشین شو برو بیرون غذا بخور و برگرد بنظرتون چیکار کنم پیش مامانم اینا نمیتونم برم راهشون دوره بدرد نمیخوره تنها برم