چند ساله ازدواج کردم قسم همش نشستم توی خونه
نه ارتباطی با خانواده ها داریم
نه دوستی نه کسی شهر غریب
نه یه ماشینی نه شوهر درستی دارم ...
به امام حسین توی این ظهر دیگه دارم خفه میشم
دلم میخواد برم توی طبیعتی جایی بمیرم دیگه
خسته ام از این خونه و این شوهر و این زندگی
خدایا دارم خفه میشم آرزومه زیر یه درخت بشینم
یه حیاط باشه
یه خونه بزرگ باشه
یه ماشینی باشه
دو نفر آدم باشن